اگر سه طايفه نبودند خداوند عذاب سختى بر بندگان فرو می فرستاد

 امام صادق (ع) فرمود: خداى را فرشته‏ اى است كه هر شبانه روزى فرياد ميزند: بندگان خدا در راه معصيت و نافرمانى خدا قدرى آهسته ‏تر قدم برداريد كه اگر حيوانات چرنده و بچه ‏هاى شيرخوار و پيران قد خميده نبودند آنچنان عذاب سختى بر شما فرود می آمد كه در زير شكنجه آن نرم ميشديد.

 

 

ابن بابويه، محمد بن على - فهرى زنجانى، احمد، الخصال / ترجمه فهرى، ج1 .ص146، علميه اسلاميه - تهران، چاپ: اول، بى تا.

   چهارشنبه 10 شهریور 1395نظر دهید »

 

آیت الله جوادی آملی:  اينكه مي‌بينيد بعضي از ادعيه ما مستجاب نيست براي اينكه يك مقدار توجه ما نزد قدرت‌هاي خود ما يا وابستگي‌هاي ماست و بخشي از توجه ما به طرف الله است.

 

كسي كه هم به طبيب چشم دوخت، هم به دارو، هم به قدرت تحصيل دارو چشم دوخت، هم به قدرت پرستار ، چنين انساني وقتی مي‌گويد «اللهم اشفني» او با خدا بصورت نيم‌رخ سخن مي‌گويد براي اينكه بخشي از توجه‌اش متوجه خداست و بخشي از توجه‌اش متوجه امكانات خودش می باشد لذا چنين دعايي، دعاي خالص نيست.

 


 

وقتي از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) سؤال مي‌كنند چرا دعاي ما مستجاب نيست فرمود: «لأنّكم تدعون مَن لا تَعرفون» زیرا شما كسي را مي‌خوانيد كه نمي‌شناسيد.

بنابراین ما بايد با تمام چهره و هويّت چيزي را از خدا بخواهیم؛ اگر در نيايش و دعا مي‌خواهيم با تمام چهره و هويّت بخواهيم و اگر در عبادت مي‌گوييم ﴿إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ بايد با تمام‌چهره به خدا عرض كنيم ﴿إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾..

 

بر گرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی 18/07/92(http://www.news.esra.ir/web/esranews/)

   پنجشنبه 28 مرداد 1395نظر دهید »

 

 

یکی از اسامی زیبای خالق هستی بخش «منعم» است و خداوند خود را نسبت به روزي همه موجودات متعهد دانسته و طبق آيه شريفه قرآن فرموده است: ﴿وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَي اللَّهِ رِزْقُها﴾ لذا همه ما انسان‌ها به تعبير مفسر بزرگ قرآن حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی عائلۀ خداوند حكيم هستيم.

 

این استاد برجسته حوزه در يكي از جلسات درس اخلاق خود با اشاره به اين مطلب, در بیان این بر آمده اند که چگونه است با اینکه خداوند روزی خودش را بر ما ارزانی داشته و دارد، اما گاه نعمت های الهی را ما از دست می دهیم، چه عاملی باعث از دست دادن این نعمت های خداوند می شود؟

 

معظم له  دست دادن نعم الهي را عملكرد سوء خود انسان‌ها برشمرده و خاطرنشان كردند:
در قرآن دو آيه دارد كه ما هر چه داديم را ديگر پس نمي‌گيريم مگر اينكه شما خودتان پس بدهيد ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ﴾ نفرمود بأموالهم نه بأماكنهم نه بأراضيهم.

 

خداوند می فرماید: ما چيزي را كه داديم پس نمي‌گيريم ﴿ ذلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَي قَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ﴾ اين دو آيه نشان آن است كه هرگز خدا چيزي را كه داده پس نمي‌گيرد.

 

او از اول چيزي كه استحقاقش را نداشتيم به ما داد، بعد در مرحله بقا هم چيزي را كه طلبكار نيستيم به ما مي‌دهد و هرگز پس نمي‌گيرد مگر اينكه ما خودمان پس بدهيم. اين خداست!

 

در برابر اين خدا با اين لطف و با اين صفا، جز عرض ارادت و بردگي و بندگي، چيزي شايسته ما نيست.

 

http://www.news.esra.ir

   پنجشنبه 28 مرداد 1395نظر دهید »

 

ابليس چهار شيون كرد و  دو بار از شادى باد در بينى كشيد،

امام صادق علیه السلام فرمودند:  ابليس چهار شيون كرد نخست روزى كه لعنت شد و هنگامى كه بزمين پرتاب شد و هنگامى كه محمد (ص) برانگيخته شد در موقع انقطاع بعثت رسولان و گاهى که  سوره فاتحه نازل شد

و دو بار از شادى باد در بينى كشيد، چون آدم از درخت خورد و چون آدم از بهشت رانده شد.

(ابن بابويه، محمد بن على - كمره اى، محمد باقر، الخصال / ترجمه كمره‏اى، جلد1 ص 240، كتابچى - تهران، چاپ: اول، 1377ش.)

   پنجشنبه 28 مرداد 1395نظر دهید »

روزها فکر من اینست،همه شب ها سخنم            که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود                       به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

 

مانده ام سخت عجب، کز چه سبب ساخت مرا    یا چه بوده ست مراد وی زین ساختنم

جان که از عالم علوی ست، یقین می دانم         رخت خود باز برآنم که همانجا فکنم

 

مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک                      دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

مرغ باغ ملکوتم ، نیم از عالم جود                      چند روزی قفسی ساخته اند بهر سجود

 

ای خوش آنروز که پرواز کنم تا بر دوست               به هوای سر کویش، پر و بالی بزنم

ای خوش آنروز کزین منزل ویران بروم                    رخت برگیرم و تا ملک سلیمان بروم

 

کیست در گوش که او می شنود آوازم؟               کیست در دیده که از دیده برون می نگرد؟

یا کدامست سخن می نهد اندر دهنم؟              یا چه جان است، نگویی، که منش پیرهنم؟ 

 

می وصلم بچشان، تا در زندان ابد                   از سرعربده مستانه به هم در شکنم        

یک دم آرام نگیرم، نفسی دم نزنم                     تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

 

من به خود نامدم اینجا، که به خود باز روم           آنکه آورد مرا، باز برد در وطنم

تو مپندار که من شعر به خود می گویم               تا که هشیارم و بیدار، یکی دم نزنم              

شمس تبریز، اگر روی به من بنمایی               والله این قالب مردار، به هم در شکنم

 مولانا


موضوعات: مرغ باغ ملکوتم
   چهارشنبه 27 مرداد 1395نظر دهید »

1 ... 2 3 4 5 6 ...7 ... 9 ...11 ...12 13

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
موضوعات
آمار
  • امروز: 65
  • دیروز: 2
  • 7 روز قبل: 28
  • 1 ماه قبل: 430
  • کل بازدیدها: 13819
وصیت شهدا
حدیث موضوعی
ساعت فلش مذهبی
اوقات شرعی
آهنگ
بالا